صورتت پرلبخنده شده پاکش اون اشکای صورت توحیف تو نی
که پاشه ببینه کل خونه ترکیده
جوراباتم پرته یک طرف
یک لباس خوب بپوش
برو جولو آیینه باخدایکمی حرف بزن
یک استکان چایی که بدنو گرم می کنه
وقتی که می لرز استخونات باصداهای خفن
پاستیل می خره ستاره ازسرکوچه واسه بچه ها که سرشون گرم بشه بشینن یکجا
همسا وارمیتام که جیغو ویغ راه انداختن تو حال
سرده شبا تو خونه ی مادر جون من سارینام که چسبیدیم به بخاری
یک هوی یک بوی میاد که مهمونی کامل میشه بااون عطربرنج یک هو
عمع اعظمم که داره خورشتا رومیاره
این مهمونیم که داره میشه عالی
سالاد رو فاطمی جون میزاره تو دیس
که ببریم واسه قسمت مردا
البته یکمی سس کم میاد اینطرف یعنی طرف خانوما
شب خوبیه همه دورهمیم زیارت عاشوارا صفای دلو همه دورهم جمع شدن
یکمی گریه وشام اون تادیگا بایک وجب روغن
فرزانه چشاش برق میزنه وقتی تادیگو توی بشقاب می بینه
انگار غذا جشنه همه میگن عالیه عجب غذاییه
دست همه دردنکنه
دست پزنده وخورنده جونده ی مجلس
اخماتوبازکن گاهی فقط بعضیا به یک لبخندت دلگرمن
ازشون دریغ نکن امیدوارم همیشه زندگیت به شادیو خوشی باشه عزیزم بخند وقتی میخندی دیگه غصه روبیخیاله البته باحالی که داری فکرنکنم بخندی
خاستم فقط یکم حالو حوات عوض بشه وبدونی به یادتم همین
یک ,تو ,واسه ,میخندی ,ی ,فقط ,وقتی میخندی ,که داره ,روغن فرزانه ,وجب روغن ,فرزانه چشاش
درباره این سایت